برکه ملاحت



1.اصلی ترین دلیلش اینه که خب شخصیه . و احتمالا برای خیلی ها هیچ ارزشی نداره. هیچ نکته اموزشی خاصی درش نهفته نیست. حاصل یک ذهن درگیر که فقط میخواد بنویسه تا فعلا ثبت بشه و دوست نداره هیچ اثری ازشون تو فضای مجازی بمونه 

2.چیز هایی که مینویسم. از خانواده پنهان و چون احتمال خونده شدن از سمت خانواده رو از همون روزهای اولی که وب زدم میدادم . پس بالاجبار رمز دار مینویسم. که بدونم حداقل چه کسایی میخونند. اخویی اگر میخونی شرمنده :)) (پیام نده هیچ وقت یک پلیس فتا رو دست کم نگیر،  صلوات)

3. خلاصه چیز مهمی از دست نمیدید. اگر این پست را رو نخونید. بلکه به نفعتون هم هست.


هدیه روز مادر و زن همین که؛ خواهر زاده نقاشی کشیده، پدر گرامیش رنگ زده بعد با عشق تقدیم کردن به خواهرم :)))

باید در تاریخ ثبت بشه اصلا-_- وبلاگِ من کمه.

آره خلاصه هدیه های جذاب و ارزشمند خلق کنید:))، که تو دنیا خریدنی نباشند.

 

+

البته گل و شیرینی رو گرفته بود هاا؛)


هنوز در مرحله لود شدن از خواب ظهر به ظهر بودم که گوشیم زنگ خورد. خواهرم بود. حدس زدم خواهر زاده ام پشت خط و همین طور هم شد.

+بله؟

-سلام

+سلام خاله، خوبی؟

-خوبم 

+مامانت خوبه؟

-اونم خوبه. خاله دارم نقاشی جدید میکشم

+آفرین خاله . چی میکشی؟

- کهکشان .آدم فضایی .عُطارُد (صدای خواهرم رو شنیدم که گفت عَطارُد) عَطارُد.خورشید. زحل.مشتری

+آفرررین . حتماً برام عکسشو بفرست. راستی نقاشی قبلیتم خیلی قشنگ بودااا

-خودم میدونم (همیشه دوست داشتم اعتماد بنفسم مثل خواهر زادم باشه :|)

+خوبه که میدونی :))

-خاله .برام کتاب کهکشانی بگیر.که توش آدم فضایی و اینا داشته باشه

+باشه خاله . اما قرار بود ماشین امبولانس کوچولو بگیرم -__-

-نه کتاب بگیر 

+چشم . میگیرم برات 

-همین دیگه

+باشه خاله پس خدافظ

-کُدافظ

 

حالا شاید همه خاله ها برای خواهر زاده هاشون مامان دوم نباشند و نامادری خبیث باشند حتی :))) اما جمیعاً به جز اون استثناها؛ نمیدونم چه سریه که خاله ها بهتر جلوه میکنند تا عمه ها :)


یه چیزی که بابا همیشه بهمون میگه و تاکید داره اینه که بدست آوردن سخت نیست. اگر خیلی بلدی حفظش کن. (چون گاها رسیدن هامونو میاریم جلو چشم بابا، ایشونم اینجوری جوابمونو میده که مثلا کار خیلی بزرگیم نکردی((: زیاد خوش حال نباش)

البته که ماها هم بچه های پند پذیری هستیم و هم همین راه رو پی میگیریم اما اصلا مثل بابا نمیشیم :|

زود جوش میاریم، اعصابها ضعیف، در نهایت ممکن از دست بدیم. نمیدونم مقصر کوتاهی ماست. یا شرایط اینجوری حکم میکنه.

البته من خودم میگم چیزی که آسون بدست میاد. حفظ کردنش سخت اما چیزی که سخت بدست بیاد حفظ کردنش آسونه(درحقیقت آسون نیست چون قدردانیم اینجوری حس میشه). پس ما زمانی کارمون خیلی درسته که چیزایی رو که آسون بدست اوردیم رو بتونیم حفظ کنیم. و قدر لحظه لحظه زندگیو بدونیم حتی قسمتای سختش . مثلا همین رفع نشدن ارور مدلم بعد چند هفته، چیزی نیست که هست؟! نیست (در دلش خون گریه میکند، اصلا باید عزا بگیریم((:)

یک جمله هست میگه باد آورده را باد میبرد. حکایت همین مقام ها، پول ها، احساس ها و دوستی ها و. هست که بعضیاشون راحت بدست میان اما بلد نیستیم حفظشون کنیم.بنظر باید قبل از خواستن این موارد ظرفیتش رو بخوایم.

همیشه یکی از ترس هام اینه دربرابر چیزایی که دارم بی جنبه بازی دربیارم.

برای اینجور موقه ها هم بابا میگه باید دلت رو بزرگ کنی .خیلی بزرگ. که اگر خدایی نکرده به هر دلیلی از دست هم دادی ناامید نشی و دوباره تلاش کنی.

بگذریم اصلا نمیدونم چرا این مطالب رو گفتم،  سه چهار روز پیش بخشی از متن رو نوشته بودم امشب کامل ترش کردم.

+

کسی اینجا طرح ولایت شرکت نکرده؟ چه الان یا حتی قبلا؟! چندتا سوال داشتم:)

++

قالب چطور شده؟ بهم بگید، اگر زشت شده بگید من طاقتشو دارم. و خب هر کسی بتونه اون برکه ملاحت بالا رو کلا حذف کنه از وب من بهش جایزه میدم. (تلاش های خودم بی ثمر بود)

+++

میدونم این پست خیلی قاطی پاتی شد . شاید یک روز که ذهنم آروم تر بود ادیتش کردم.

همین دیگه :)


بعضی از آدم ها خیلی عجیب و غریب و ترسناک هستند. شاید هم نباشند و اینطور نشان میدهند اما به هر حال چیزی از اصل قضیه کم نمیشود. این سبک از آدم ها من را خسته میکنند. خسته به این معنا که با هر بار حرف زدن با ان‌ها مدام باید واو به واو حرفهایشان را رمز گشایی کنم. مدام باید حواسم باشد چه میگویند چه انجام میدهند. انگار که تمام رفتار،اعمال و کردارشان از قبل برنامه ریزی شده است. خیلی هم زیرک و باهوش هستند و همین هوش هست که باعث میشود از دیگران متمایز شوند. این آدم ها فوق العاده از من انرژی می‌گیرند. شاید به خاطر این باشد که واقعاً نمیفهمم چه در سرشان می‌گذرد.از هندوانه سر بسته و چیزهای مبهم بدم می‌آید. اصلا یکی از کابوس های من مبهم بودن است.

حالا فکر کنید این دسته از آدمها به دو گروه تقسیم شوند. آنهایی که نیت پلید دارند و آنهایی که در هر صورت نیتشان خوب است. 

یک چیزی شبیه هکر های کلاه سیاه و کلاه سفید. که خدا قسمت نکند گیر یک آدم عجیب با نیت پلید بیفتی. اما حالت عکس؛ چیز خوبی از آب در می‌آید. باعث می‌شود تو هر روز قوی تر از روز قبل بنظر برسی.

 


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اشتیاق تلاش وردپرس تمدن سیاه وبلاگ شخصی مهندس مهدی سندگل اکبری وبلاگ اسلامی قالیشویی کرج درگاه کانال نسیم یاسوج و نسیم لردگان و جاهدوا فی الله حق جهاده باشگاه کوهنوردی کاراکال تشریفات کسرا